اعتیاد چیست؟
واقعیت این است که اعتیاد به مصرف مواد مخدر و محرک محدود نمی شود وعدم توانایی معتاد در کنترل و مصرف مواد، یکی از علائم بیماری اعتیاد است. اعتیاد یک بیماری چند بعدی است و فراتر از یک بیماری جسمی. بیماری اعتیاد یک بیماری جسمی، عاطفی، ذهنی، رفتاری و معنوی است.
جنبه جسمی بیماری اعتیاد، مصرف اجباری و بدون اختیار است. صرف نظر از این که معتاد چقدر مواد مخدر و محرک و با چه فاصله زمانی مصرف کرده است و صرف نظر از این که چه مدت توانسته مصرف آن را قطع کند، به محض آغاز مجدد به مصرف، چه پس از چند روز و چه پس از چند سال، کنترل مصرف خود را از دست می دهد و دچار اجبار به مصرف می شود.
جنبه روانی بیماری اعتیاد وسوسه یا میل شدید مصرف است، حتی وقتی که زندگی معتاد در معرض نابودی کامل قرار می گیرد. با آن که مصرف مواد مخدر ذره ذره فرد معتاد را به سوی مرگ و نابودی سوق می دهد، اما او دیوانه وار به مصرف مواد مخدر ومحرک ادامه می دهد. جنبه معنوی بیماری اعتیاد، خود محوری شدید است.
با وجود این که فرد معتاد همه راه ها را رفته است – روانپزشکان، بیمارستان ها، مراکز ترک اعتیاد، سفر، روابط عاشقانه، شغل جدید و غیره – و با شکست مواجه شده است، سرسختانه اصرار می ورزد که هر وقت بخواهد می تواند از مصرف دست بردارد.
انکار، جایگزین کردن، توجیه کردن، دلیل آوردن، عدم اعتماد به دیگران، احساس گناه و خجالت، آوارگی، حقارت، انزوا و از دست دادن اختیار، همگی از علائم و عوارض بیماری اعتیاد هستند. بیماری اعتیاد یک بیماری پیش رونده، لاعلاج و کشنده است. اما دانستن این که این مشکل یک بیماری است و نه یک ضعف اخلاقی، بار سنگینی را از دوش فرد معتاد بر می دارد. فرد معتاد با پذیرش اعتیاد خود اولین و مهم ترین گام را برای درمان آن برداشته است.
تعریف اعتیاد
اعتیاد یک بیماری زیست شناختی، روان شناختی و اجتماعی است. عوامل متعددی در اتیولوژی سوء مصرف و اعتیاد مؤثر است که در تعامل با یکدیگر منجر به شروع مصرف و سپس اعتیاد می شوند. عوامل مؤثر بر فرد، محیط فرد و عوامل اجتماعی، عوامل درهم بافتهای هستند که بر یکدیگر تأثیر میگذارند. درک کلیه علل و عوامل زمینهای موجب میشود تا روند پیشگیری، شناسایی، درمان و پیگیری به طور هدفمند طرح ریزی شود. یک پدیده زیستی است که به ارگانیسم امکان میدهد تا خود را تدریجاً با پارهای از مواد سمی سازش دهد و مصرف روزمره مقادیری از این مواد را که برای ارگانیسم معمولی کشنده است تحمل نماید.
حالتی است که استعمال متوالی یا متناوب مواد مخدر در فرد ایجاد میکند. با استعمال مواد مخدر تحریک پذیری سلولهای عصبی افزوده شده و در نتیجه داروی بیشتری لازم است که آن را به حالت تعادل بازگرداند. مسمومیت حاد یا مزمنی است که مضر به حال شخص و اجتماع است و زائیده مصرف داروی طبیعی یا صنعتی است. در محافل دانشگاهی بجای اعتیاد اصطلاح وابستگی به مواد (Dependency) بكارمیرود.
همان طور كه می دانیم سه گروه مختلف در زمینه اعتیاد وجود دارد :
افرادی كه اصلا” مواد مخدر مصرف نمیكنند
افرادی كه دچار بیماری مصرف مواد مخدر هستند (use disorder)
افرادی كـه مواد مخدر مصرف میكنند ولی در حـــد كم تا متوسط هستند (Use)
بیماری مصرف مواد مخدر دارای دو شكل سوء مصرف Substance abuse و وابستگی Dependency میباشد.
مصرف (USE)
شامل یك بار مصرف ماده مخدر قانونی است. (در زمینه مواد مخدر غیرقانونی حتی یک بار مصرف ماده مخدر هم سوء مصرف است)
سوء مصرف مواد
بدین معنا است که اگر چه فرد نسبت به مواد اعتیاد ندارد، ولی آنرا مصرف میکند، به عبارت دیگر سوء مصرف مواد یعنی:
استفاده از مادهای که مصرف آن غیر قانونی است
استفاده از مادهای که به خود فرد یا دیگران ضرر می رساند
استفاده از مادهای که مصرف آن باعث بروز تغییرات روحی در فرد می شود
عیارهای تشخیصی برای سوء مصرف مواد (Substance Abuse)
برای تشخیص سوء مصرف مــواد حداقل یكی از نشانه های زیر لازم است ( در طی 12 ماه پیش)
تداوم مصرف مواد كه موجب مختل شدن فعالیتهای اجتماعی، شغلی و تفریحی شود. (مثلا غیبت از مدرسه یا نرسیدن به مسوولیتهای شغلی)
تداوم مصرف مواد در موقعیت های خطرناك (مثلا هنگام رانندگی یا كار با وسایل مكانیكی)
بروز مكرر تخلفات قانونی (مثل جلب شدن به كلانتری)
تداوم مصرف مواد، علیرغم بروز مشكلات اجتماعی و بین فردی (مثل درگیری با همسر)
دقت كنید، سوء مصرف شكل خفیف وابستگی است.
مثال:
مصرف تریاک در کشور ما غیر قانونی است، پس حتی یکبار کشیدن آن سوء مصرف است.
مصرف حشیش باعث بهم خوردن شعور فرد می شود، پس کشیدن آن سوء مصرف است.
مصرف مشروبات الکلی، گاهی باعث بروز عصبانیت و پرخاشگری می شود، پس نوشیدن آن سوء مصرف است.
وابستگی Dependency
سندرم بالینی با تظاهرات رفتاری ، شناختی و فیزیولوژیك است كه باعث می شود فرد مصرف مواد را به رفتارهای دیگر ترجیح دهد. وابستگی، درنتیجه مصرف مكرر مواد اعتیادآور روی میدهد در وابستگی سلول های عصبی به مواجهه مكرر با مواد عادت می كنند و فقط در زمان وجود یا مصرف این مواد به صورت طبیعی اعمال و وظایف خود را انجام می دهند.
به هنگام قطع مصرف ماده چندین واكنش جسمانی مختلف بروز می كند كه به آنها علائم محرومیت یا ترک مواد گفته می شود. علائم محرومیت از مواد می تواند بسیار شدید باشد و در نتیجه شخص برای اجتناب از آنها به مصرف مجدد ماده بپردازد. مواد احساس سرخوشی یا حالت لذتبخش بوجود می آورند.
این حالت می تواند در تعامل با مسیر پاداش در مغز یک تقویت كننده مثبت باشد.
تست ارزیابی اعتیاد
اگر در مورد معتاد بودن خود دچار تردید هستید، صادقانه به سوالات زیر پاسخ دهید:
1- آیا هرگز به تنهایی مواد مخدر یا محرک مصرف می کنید؟
2- آیا هرگز با این تصور که یک ماده خاص برای شما مشکل ساز بوده، ماده ای را جایگزین ماده دیگری کرده اید؟
3- آیا هرگز برای به دست آوردن نسخه پزشک به منظور تهیه داروی مخدر یا محرک متوسل به دروغ گویی و نیرنگ شده اید؟
4- آیا هرگز ماده ای را دزدیده اید یا برای خرید آن دزدی کرده اید؟
5- آیا موقعی که از خواب بیدار می شوید یا می خواهید بخوابید از مواد استفاده می کنید؟
6- آیا هرگز از یک نوع مواد برای خنثی کردن مواد دیگری استفاده کرده اید؟
7- آیا از افراد و محل هایی که مصرف مواد را ناپسند می دانید دوری می کنید؟
8- آیا تا به حال از ماده مخدری یا محرکی که نمی دانستید چیست و چه تاثیری دارد استفاده کرده اید؟
9- آیا هرگز به خاطر مواد مخدر یا محرک به موقعیت شغلی یا فعالیت های تحصیلی شما خللی وارد شده است؟
10- آیا تا به حال به علت مصرف مواد مخدریا محرک دستگیر شده اید؟
11- آیا درباره نوع موادی که مصرف می کنید و مقدار مصرف آن دروغ گفته اید؟
12- آیا خرید مواد را به سایر مسئولیت های مالی خود ترجیح می دهید؟
13- آیا هرگز تلاش کرده اید تا مقدار مصرف خود را کنترل و یا متوقف کنید؟
14- آیا هرگز به دلیل مصرف ماده مخدر یا محرک در زندان، بیمارستان و یا مراکز بازپروری بوده اید؟
15- آیا مصرف مواد روی خواب و اشتهای شما تاثیر دارد؟
16- آیا تصور اینکه ماده مخدر یا محرک شما تمام شود برایتان وحشتناک است؟
17- آیا احساس می کنید زندگی بدون مواد غیر ممکن است؟
18- آیا هرگز در مورد سلامت روانی تان از خود سوال کرده اید؟
19- آیا مصرف مواد مخدر یا محرک زندگی در خانه را برای شما مشکل می کند؟
20- آیا هرگز فکر کرده اید که بدون مصرف مواد سرحال نیستید و یا در جمع احساس راحتی نمی کنید؟
21- آیا هرگز به خاطر مصرف مواد، در مقابل مردم حالت دفاعی به خود گرفته اید و یا احساس شرم کرده اید؟
22- آیا اغلب به مواد مخدر فکر می کنید؟
23- آیا دچار ترس غیر منطقی و غیر قابل توصیفی شده اید؟
24- آیا مصرف مواد بر روابط جنسی شما تاثیر گذارده است؟
25- آیا هرگز از ماده مخدری یا محرکی که دلخواه شما نبوده است استفاده کرده اید؟
26- آیا هرگز از مواد مخدریا محرک برای تسکین اضطراب یا غلبه بر ناراحتی های احساسی استفاده کرده اید؟
27- آیا هرگز به علت زیاده روی در مصرف مواد مخدر یا محرک، دچار مسمومیت شده اید؟
28- آیا با وجود اثرات منفی مواد مخدر یا محرک، باز به مصرف آن ادامه می دهید؟
29- آیا فکر می کنید که ممکن است مشکل اعتیاد داشته باشید؟
اگر با خود صداقت داشته باشید درخواهید یافت که مواد مخدر یا محرک تا چه حد کنترل زندگی شما را از دستتان خارج کرده است و وقت آن فرا رسیده است تا نسبت به درمان بیماری اعتیاد خود اقدام کنید.
ویژگی های اعتیاد
بيماری مزمن
اعتياد يک بيماری مزمن مغزی است که در شخص مبتلا به آن حالتی بنام اجبار به مصرف بوجود می آورد که این خود منجر به مصرف بی رویه مواد مخدر، با وجود علم به زیان آور بودن این مواد می گردد. با مصرف مواد مخدر به تدريج ساختار و فعاليت های مغز ما حالتی غير عادی پيدا می كند. اين تغييرات می تواند پی آمدهای بلند مدت زیادی داشته باشد و به ايجاد الگوهای افکاری توام با وسوسه و ويار جسمی منجر شود.
هيچ دارو و درمانی برای بيماری اعتياد وجود ندارد اما همانند ديگر بيماری های مزمن می توان آن را با موفقيت اداره نموده و بطور روزانه تحت کنترل قرار داد. همانند كسانی كه از بيماری دیابت، آسم يا نارسائی های قلبی رنج می برند ما معتادان در حال بهبودی نيز بايد برای درمان خود برنامه ای داشته باشيم كه اين برنامه در مورد ما معتادان، کارکرد 12 قدم و شركت در جلسات و فعاليت های انجمن های دوازده قدمی است.
بيماری مستقل
بیماری اعتياد دارای یک ماهیت منحصر به فرد و جداگانه بوده و توسط بيماری های دیگر بوجود نیامده است. ما معتادان صرفأ به علت شرايط اجتماعي، شرايط زيستی يا بيولوژيک به بيماری اعتياد مبتلا نمی شويم،اما علم پزشكی ثابت كرده است كه برخی عوامل از جمله عوامل ژنتیکی ممكن است در بروز اين بيماری دخيل باشند. ممكن است كه ما به علت شرايط یا ملاحظات خاص درماني، مصرف مواد مخدر را آغاز كنيم اما پس از آنكه بيماری پيشرفت كرد در آن حالت اعتياد خود به پديده ای جداگانه تبديل می شود. برای مثال، ممكن است فردی برای غلبه بر افسردگی يا درد های مزمن به مصرف مواد مخدر روی آورد اما مصرف بلند مدت مواد مخدر است که سرانجام به بروز بيماری اعتياد می انجامد.
توجه داشته باشيد:
كه برنامه 12 قدم تنها برای بهبودی از بيماری اعتياد راه حل ارائه می دهد. گرچه اصول روحانی موجود در برنامه 12 قدم می تواند برای كمک به برطرف ساختن ديگر مشكلات زندگی نیز مورد استفاده قرار گيرد اما برنامه 12 قدم، برنامه درمان بيماری های اصلی ديگر محسوب نمی شود. برای مثال، اگر شما از ناراحتی قلبی رنج می بريد در آن صورت همزمان با اجرای برنامه 12 قدم برای بهبود بيماری اعتياد، بايد داروهای مناسب برای درمان ناراحتی قلبی خود را نيز مصرف كنيد.
پيشرونده و كشنده
بيماری اعتياد پيش رونده است به اين معنی كه آن با گذشت زمان وخیم تر شده و هرگز بهتر نمی شود. علاوه بر این، دست كشيدن از مصرف مواد مخدر برای يک دوره زمانی خاص به اين معنی نيست كه مصرف مجدد آن بدون اشکال می باشد. تجربه نشان داده است معتادانی كه پس از مدتی پاکی مصرف مواد مخدر را از سر می گيرند، دقيقا با همان شدت قبلی به مصرف مواد مخدر ادامه می دهند.
سرانجام خودداری از درمان اعتیاد، و بهبود يافتن از بيماری اعتياد می تواند كشنده باشد چون با مصرف بی رويه و بيش از اندازه مواد مخدر، مغز، كبد، قلب و ديگر اندام های بدن آسيب می بينند و سرانجام مرگ از راه می رسد. افزون براين، تاثيرات مخرب مواد مخدر بر مغز فرد معتاد ممكن است به ارتكاب قتل، خودكشی، يا انواع حوادث ناگوار ديگر كه هر يک از آنها زندگی معتاد را تباه می سازند منجر شود.
وسوسه و ویار
يكی از ويژگی های بارز و مهم بيماری اعتياد وسوسه است. مصرف مواد مخدر چنان احساس لذت شديدی ايجاد می كند كه فرد معتاد با وجود زيان آور بودن مواد مخدر برای خود و اطرافیان، می خواهد بيش از پيش اين گونه مواد را مصرف كند. مشغول بودن ذهن فرد معتاد به مواد مخدر سبب می شود تا وی ديگر جنبه های زندگي، از جمله تندرستي، خانواده، شغل و… را ناديده بگيرد. در نهايت تنها اولويت او در زندگی چگونگی دست يافتن و مصرف مواد مخدر می شود.
علت مشغول بودن بی وقفه ذهن معتادان به مواد مخدر تاثيری است كه مصرف اين گونه مواد بر مغز آنها برجای گذاشته است.
ناسلامت عقل و انكار
مصرف بی رويه و بلند مدت مواد مخدر به سيستم ارتباطی مغز آسیب وارد کرده و سبب می شود ما نتوانيم واقعيت را از توهم و خيال های باطل تشخيص دهيم. اين امر سبب می شود تا ما از یک مكانيزم دفاعی كه انكار ناميده می شود رنج ببريم. انكار در واقع نوعی دیوانگی است چون شيوه تفكر ما را از حالت منطقی و صحیح خود خارج کرده است. به دلیل این که ما از وضعيت و شرايطی كه در آن قرار داريم نا آگاه هستیم، انكار سبب می شود که ما به مصرف مواد مخدر ادامه دهیم. انكار خود را به شكل های متفاوتی نشان می دهد. همچون:
منطقی وانمود كردن، روشنفكرانه جلوه دادن، توجيه كردن يا سرزنش كردن ديگران برای مصرف هر چه بيشتر مواد مخدر.
با اين حال ما نمی دانيم كه سرگرم انكار هسيتم چون مصرف مواد مخدر سبب شده است تا نتوانيم واقعيت ها را درک كنيم و ندانيم كه در حال دروغ گفتن به خود و اطرافیانمان هستیم. انكار مهم ترین عامل و اصلی ترین مانع ما برای روبرو شدن با واقعيت بيماری اعتياد است. بسياری از ما خود فريبی و انكار را تا پای مرگ ادامه می دهيم و بسياری ديگر نیز تنها در زمان رسیدن به عجز کامل و یا هنگامی که سرشان به سنگ بخورد این مشکل را می پذیرند.
اعتياد تنها بيماری است كه فرد مبتلا به آن را متقاعد می کند که بیماری خود را انکار کند.
زندگی غير قابل اداره
بيماری اعتياد سرانجام سبب می شود تا ما به بسياری از عوارض و پی آمدهای ناخوشايند اين بيماری دچار شويم. در برنامه 12 قدم از اين پی آمدها تحت عنوان عواملی كه زندگی را غير قابل اداره می سازند ياد می شود. پی آمدهای ناگوار بيماری اعتياد سبب می شود تا سرنوشت و عاقبت معتاد به یک یا چندی از عوامل زیر ختم شود:
پیامدهای روانی
روان پريشی، هذيان گویی، افسردگی، فكر كردن به خودكشی و …
پیامدهای جسمی
نارسائی های پزشکی همچون عوارض كبدی، ايدز، هپاتيت، حوادث و …
پیامدهای رابطه ای
مشكلات زناشوئی يا خانوادگی، كودک آزاری و …
پیامدهای اجتماعی
فعاليت های مجرمانه، ناصادقی، حقه بازی و …
پیامدهای شغلی
از دست دادن شغل، مشكلات اقتصادی، بی خانمان شدن و …
پیامدهای مالی
از دست دادن يا به باد دادن درآمد
مدل های اعتیاد
پزشکی و جسمی: اعتیاد یک بیماری مغزی است
روانی: اعتیاد در ابتدا یک بیماری روانی است
اجتماعی: اعتیاد در ابتدا یک بیماری اجتماعی و وابسته به محیط است
روحانی: مشکلات اولیه اعتیاد مسائل معنوی است
اعتیاد یک بیماری مغزی است و اولین مصرف یک عمل ارادی است
از نظر علمی اثبات شده است که ماده مخدر باعث تغییر عملکرد و ساختار مغزی میشود. تغییر در عملکرد و ساختار مغزی باعث تغییر در رفتار میشود و تاثیرات و تغییرات حاصل از مصرف مواد مخدر سه دسته هستند:
موقت و گذرا
طولانی مدت
دائمی
پزشکی و بیولوژیک
یافتههای ژنتیکی نشان میدهد که:
در بسیاری از موارد ساختار مغزی خود به خود دارای تحمل بالای برای مواد مخدر است در واقع مواد مخدر مشکلات و کمبودهای سیتم انتقال عصبی مغزی را بشکل بیمارگونهی برطرف می کند. به عبارت دیگر مشکل مواد نیست آنچه که مشکل دارد عملکرد مغزی است.
فاکتورهای روانی
جنبههای شخصیتی:
خطر کننده
بدنبال هیجان
اعتماد به نفس
شخصیتهای ضد اجتماعی و مرزی
شخصیت معتاد گونه
توانایی های شناختی
مهارت حل مسئله
نیاز به تحریک
احساس خارجی بودن
عوامل روانی
انواع افسردگی
ناپایداری عاطفی و احساسی
اضطراب و بیقراری
عدم اعتماد به آینده
سرخوردگی در زندگی و اجتماع
احساس بی كفایتی
عدم رشد سالم شخصیت
انحرافات جنسی
عوامل اقتصادی
فقركامل یا رفاه كامل
بیكاری
بحران های اقتصادی
تورم شدید
سودجویی و خرید و فروش مواد مخدر
نابرابریهای اقتصادی و تبعیض طبقاتی
علل اعتیاد
اصلا ممکن نیست بتوان تعیین کرد که چه کسی وابسته می شود.
فاکتور های مستعد کننده
خاصیت اعتیادآور مواد مخدر
تاثیرات خانواده و گروه همسان
شخصیت
عوامل فرهنگی و اجتماعی
اختلالات روانپزشکی موجود
سن پائین شروع