اعتیادهای رفتاری همانند اعتیاد به مواد مخدر، اعتیاد واقعی محسوب می شوند و زندگی افراد مبتلا را تباه می کنند. این گونه اعتیادها بر اثر وسواس و رفتارهای اجباری و مشغول شدن ذهن با مسایلی همچون قمار، عشق و علاقه، روابط جنسی یا پر خوری به وجود می آیند. اعتیادهای رفتاری نیز همانند اعتیاد به مواد مخدر، بیماری خانوادگی محسوب می شود چون زندگي بستگان و اطرافیان فرد مبتلا را نيز تحت تاثير قرار داده و به آشوب مي كشد. در این بخش از کتابچه، اطلاعات کلی و اجمالی در باره انواع اعتیادهای رفتاری که دانشمندان آن را نیز همانند اعتیاد به مواد مصرفي ، بسیار متداول و ویرانگر می دانند، ارایه شده است.
فهرست مطالب
Toggleاعتیاد رفتاری به رفتاری اجباری وسواس مانند گفته می شود که فرد مبتلا نمی تواند آن را کنترل کند و با وجود آسیب های که به خود وی و دیگران می رساند نمی تواند فقط با اراده خود از آن دست بردارد. این گونه رفتارهای اعتیادی عبارتند از قمار، روابط جنسی ، اعتیاد به غذا یا پرخوری، اعتیاد به کار و اینترنت. اصطلاح رفتارهای اعتیادی را می توان درباره انواع رفتاری ها مزمن و وسواس گونه که باعث می شود فرد مبتلا دچار اضطراب و تشویش شود اما با مصرف مواد شميايي مخدر همراه نیست، به کار برد.
درك و پي بردن به ماهيت رفتارهای اعتيادی كار چندان ساده اي نيست. تشخيص اعتياد به مواد مخدر به علت اينكه فرد معتاد مواد عملاً مصرف مي كند و عوارض و نشانه هاي اعتياد به مواد نيز كاملا مشخص هستند به سادگي امكان پذير است. براي مثال وقتي فردي به كوكائين اعتياد داشته باشد، مردم به راحتي مي توانند معتاد بودن اين فرد را تشخيص دهند. شخص معتاد به مواد مخدر با آنكه مي داند مصرف اين ماده مخدر پي آمدهاي بسيار مخرب و زيان آوري براي خود او و ديگران دارد اما نمي تواند مصرف آن را فقط با تكيه به اراده خود قطع کند یا مصرف مواد را كنترل كند. مصرف كنندگان مواد مخدر معتاد هستند و از ظاهر و رفتار آن ها به خوبي مي توان معتاد بودن آن ها را تشخيص داد. بر خلاف رفتارهای اعتيادی كه تحقيق و پژوهش چنداني درباره آن صورت نگرفته است درباره اعتياد به مواد مخدر تحقيقات بسيار گسترده و فراواني انجام شده است و نتيجه همه تحقيقات نشان مي دهد كه اعتياد به مواد مخدر در واقع يك نوع بيماري است كه بر اثر آسيب ديدن مغز ايجاد مي شود. مصرف مواد شيمايي مخدر باعث مي شود كه سيستم ارتباطي مغز فرد معتاد به تدريج از حال عادي و طبيعي خارج شود. خلاصه اينكه اعتياد به مواد مخدر اعلائم و نشانه هاي بسيار مشخصي دارد و به راحتي مي توان معتاد بودن يك فرد به مواد مخدر را تشخيص داد.
بر خلاف اعتياد به مواد مخدر، رفتارهای اعتیادي در بيشتر مواقع ناديده گرفته شده و چندان جدي گرفته نمي شوند چون اين نوع اعتياد با مصرف مواد شيمايي همراه نمي باشد. از جمله عوامل و مسايل ديگري كه باعث مي شود تشخيص رفتارهای اعتیادی دشوار شود اين است که رفتارهايي كه حالت اعتياد پيدا كرده اند در واقع جزيي از رفتارهاي روز مره انسان ها هستند و رفتارهاي عجيب و غريبي نيستند كه بتوان غير عادي بودن آن ها را به راحتي تشخيص داد. كارها و رفتارهايی همچون خوردن و نوشيدن، كار كردن و لذب بردن از رابطه جنسي در واقع بخشي از زندگي هر انساني را تشكيل مي دهند. به همين علت است كه به اعتياد رفتاري ” اعتياد فرايند” نيز گفته مي شود. برخلاف مصرف مواد مخدر كه كاري غير طبيعي و غير عادي براي يك انسان سالم محسوب مي شود، رفتارهاي اعتيادي بخشي از فرايند زندگي انسان محسوب مي شوند. فقط زماني كه اين گونه رفتارها حالت وسواس و مخرب پيدا مي كنند به آن ها رفتاري اعتيادي گفته مي شود. متخصصان و مراكز علمي در غرب به تازگي به ماهيت رفتارهاي اعتيادي پي برده و به تشريح و معرفي آن پرداخته اند.
الگوهاي رفتاري افرادي که به رفتارهاي اعتيادي مبتلا هستند و كساني که به مصرف مواد مخدر اعتياد دارند در بسياري از زمينه ها به يكديگر شباهت دارد. در واقع بسياري از كساني كه به مصرف مواد مخدر اعتياد دارند از رفتارهاي اعتيادي نيز رنج مي برند. همه معتادها براي اينكه در درون خود احساس بهتري داشته باشند به چيزهايي در خارج از وجود خود متوسل مي شوند. ( در جلسات انجمن هاي گمنام اين جمله اغلب تكرار مي شود كه “بهبودي مساله اي است كه بايد در درون انسان ايجاد شود”). معتادان، اعم از معتاد به مواد مخدر يا روابط جنسي تلاش مي كنند تا از احساس ناخوشايند و ناراحت كننده اي كه آن ها را عذاب مي دهد فرار كنند و سعي مي كنند تا احساس خوبي به دست آورند تا بتوانند با تشويش هايي كه با آن دست به گريبان هستند كنار بيايند يا از احساس درماندگی و عاجز بودن و اين گونه احساسات آزار دهنده خلاص شوند. براي مثال بسياري از كساني كه به مواد مخدر اعتياد پيدا كرده اند در ابتدا براي اينكه احساس آرامش كنند و مشكلات اجتناب ناپذير زندگي را تحمل كنند و با ناراحتی ها و تشويشي كه از آن رنج مي برند كنار بيايند به مصرف مواد مخدر روي آوردند. در واقع مواد مخدر آن كاري را براي افرادي كه به اعتياد روي آوردهاند انجام مي داد كه خود آن ها فقط با تكيه به قدرت دروني خود قادر به انجام آن نبودند. برخي از افراد نيز براي فرار از مشكلات زندگي و تشويش ها و نگراني هاي خود و پيداكردن احساس بهتر و آرامش، به قمار روي مي آورند يا اينكه تمام طول روز را براي فرار و مقابله با مشكلات زندگي پشت كامپيوتر مي گذراند.
افراد معتاد، معتاد بودن خود را به شدت انكار مي كنند چون متخصصان درمان اعتياد، انكار كردن را يكي از نشانه هاي اين بيماري محسوب مي كنند. اعتياد تنها بيماري است كه فرد بيمار، بيمار بودن خود را انكار مي كند بايد توجه داشت كه انكار اعتياد يكي از عمده ترين عوامل و موانع بهبودي از بيماري رفتارهاي اعتيادي نيز مي باشد. است. با توجه به اينكه رفتارهاي اعتيادي بخشي از رفتارهاي روز مره زندگي هستند در نتيجه كساني كه از اين نوع اعتياد رنج مي برند راحت تر مي توانند حالت اعتيادي رفتارهاي خود را انكار كنند چون آن رفتارها در واقع بخشي از رفتارها و اقداماتي هستند كه انسانها هر روز آن ها انجام مي دهند و فرد معتاد نيز انكار مي كنند كه رفتار او از حالت عادي خارج شده و حالت غير طبيعي و ناسالم پيدا كرده است. بيشتر كساني كه به رفتارهاي اعتيادي مبتلا هستند مي گويند ما كه مواد مصرف نمي كنيم كه معتاد بشويم و با گفتن اين حرف مشكلي را كه از آن رنج مي برند يعني رفتارهاي اعتيادي خود را توجيه مي كنند. بيشتر معتادان به اعتيادهاي رفتاري به عواقب خطرناكي چون زندان و تيمارستان كه بسياري از معتادان به مواد مخدر با آن روبرو مي شوند، دچار نمي شوند و براي پيدا كردن مواد مخدر خود را به آب و آتش نمي زنند و به همين علت به راحتي ادعا كنند كه مشكل آن ها بسيار ناچيز است و مساله مهمي محسوب نمي شود. بسياري از معتادان به رفتارهاي اعتيادي پس از گذشت زمان طولاني از اعتيادشان، سرانجام از انكار دست بر مي دارند و رفتارهاي اعتيادي خود اعتراف مي كنند و پس از كنار گذاشتن انكار است كه مي توانند در راه بهبودي خود از رفتارهاي اعتيادي قدم بردارند.
عواقب و پي آمده هاي رفتارهاي اعتياديه به همان اندازه اعتياد به مواد مخدر واقعي و شديد هستند. رفتارهاي اعتيادي نيز مي توانند همانند اعتياد به مواد مخدر زندگي انسان را تباه و عواقب بسيار مخرب و ويرانگري داشته باشد. در ميان عواقب و پي آمدهاي رفتارهاي اعتيادي مي توان به از دست دادن شغل، متلاشي شدن كانون خانواده، فلاكت و مشكلات مالي، بستري شدن در بيمارستان رواني و در نهايت خودكشي اشاره كرد.
عوارض و نشانه هاي رفتارهاي اعتيادي شباهت بسياري به عوارض اعتياد به انواع مواد مخدر دارد. هم معتادان به مواد مخدر و هم رفتارهاي اعتيادي از وسواس فكري و جنون و نداشتن عقل سالم رنج مي برند. كساني كه رفتارهاي اعتيادي دارند نيز همانند ديگر معتادان نمي توانند تنها با اراده شخصي خود رفتار اعتيادي خود را ترك كنند. در واقع داشتن يا نداشتن اراده، نقش چنداني در اعتياد بازي نمي كنند. فردي كه از رفتارهاي اعتيادي رنج مي برد فقط با تكيه به اراده شخصي خود نمی تواند رفتار اعتيادي خود را اصلاح يا آن را به دست فراموشي بسپارد و به فرد بهتر و سالم تري تبديل شود. فرد مبتلا به رفتارهاي اعتيادي نيز همانند فرد معتاد به مواد مخدر از شرايط و وضعيتي رنج مي برد كه دامنه و شدت آن از قدرت اراده شخصي آن ها فراتر رفته و از كنترل آن ها خارج شده است. افراد مبتلا به رفتارهاي اعتيادي نيز همانند معتادان به مواد مخدر براي بهبودي از اين بيماري به درمان و روش مناسب براي رهايي از چنگ اعتياد نياز دارند.
رفتارهاي اعتيادي نيز همانند اعتياد به مواد مخدر در اعماق روان فرد معتاد ريشه دارند. رفتارهاي اعتيادي در واقع عوارضي هستند كه نشان مي دهند فرد مبتلا به اين نوع اعتياد تلاش مي كند تا از احساسات ناخواسته و ناخوشايندي كه دچار آن است فرار كند يا در واقع وسيلهاي هستند كه فرد مي خواهد با توسل به آن ها مي خواهد از مشكلات و گرفتاري هاي زندگي فرار كند و با آن ها كنار بيايد. براي مثال فردي كه دچار اعتياد به خوردن بيش از حد غذا يا همان پرخوري است شايد در كودكي به حال خود رها شده بوده يا از مهر و محبت والدين محروم بوده است. چنين كودكي، وقتي بزرگ مي شود براي رها شدن از عذاب هاي رواني دوران كودكي به پرخوري اعتياد پيدا كند چون مي خواهد كمبود محبت دوران كودكي را با پرخوري در دوران بزرگسالي جبران كند. در مورد فردي كه به رفتار جنسي اعتياد پيدا كرده است ممكن است و نه هميشه كه در دوران كودكي احتمالاً مورد آزار جنسي اطرافيان يا والدين قرار گرفته باشد و اكنون كه بزرگ شده است چنين فكر مي كند كه تنها راه جلب توجه و عشق ورزيدن همان رفتارهايي است كه سر خودش آمده است و به همين علت است كه در داشتن رابطه جنسي از خود بي بند و باري نشان مي دهد.
برخي از رفتارها كه مي توان آن ها را رفتارهای اعتيادی به حساب آورد به اين شرح مي باشند:
هم وابستگي
پرخوري
قمار
رابطه جنسي (سكس)
عشق
كار
خريد كردن
بدهكاري
اينترنت
بازي هاي كامپيوتري
دانشمندان و رفتار شناسان بر اين باورند که هر موضوع يا مساله اي كه بتواند انسان را تحريك كند، مي تواند اعتيادآور باشد. در مواقعي كه رفتارهايی همچون قمار كردن يا بازي هاي كامپيوتري، چت كردن يا جستجو كردن در اينترنت از حالت عادت خارج شده و شكل واسوس اجباري پيدا مي كند، در آنصورت مي توان گفت كه آن رفتار از مرحله رفتار عادي و معمولي گذشته و شكل اعتيادي پيدا كرده است. اداره بهداشت و درمان آمريكا با تغيير تفكر پيشين خود كه فقط اعتياد به مواد شيمايي مخدر و مشروبات الكلي، نيكوتين و هروئين را در رديف اعتياد قرار مي داد، اكنون در دو کتابجه راهنماي تشخيص بيماري ها و ناهنجاري هاي رواني، اعتياد به غير مواد همچون رفتارهاي اعتيادي را نير در رديف اين گونه بيمارها و اعتيادها قرار داده است. يكي از اين كتابچه هاي راهنما تشخيص و نشانه هاي علمي آماري ناهنجاري هاي رواني و ديگري طبقه بندي بين المللي بيماري ها (DSM-IV-TR & ICD-10) نام دارند
اين طرز فكر كه حتي بدون مصرف مواد و داروهاي روانگردان نيز ممكن است فرد دچار اعتياد شود (يعني رفتارهاي اعتيادي) براي اولين بار توسط روان شناس و نويستنده اي به نام استنتون پيل كه در زمينه اعتياد به مشروبات الكلي، اعتياد و درمان آن، كتاب ها و مقاله هاي فراواني نوشته است، به كار برده شد. به اعتقاد اين روانشناس، معتادان به مجموعه خاصي از رفتارها و تجربياتي كه داشته اند وابسته اند كه واكنش نشان دادن به مواد شيميايي مخدر يكي از آن هاست. بر اساس نظريه استنتون پيل، برخي از پژوهشگران به اين نتيجه رسيده اند كه اعتياد ضرورتاً به معني مصرف مواد شيميايي نيست. براي مثال، كلمه اعتياد در باره تعداد زيادي از رفتارهاي وسواس مانند و غير قابل كنترل همچون قمار ، بازي هاي كامپيوتري، زياده روي در خوردن و نوشيدن، ورزش و تمرينهاي بدني، استفاده بيش از اندازه از رسانهها، روابط جنسي بيش از حد، كار بيش از اندازه و بيمار گونه و رفتارهاي جنايتکارانه خارج از اختيار، گفته می شود. با اينكه اين گونه رفتارها با مصرف مواد شيميايي مخدر و روانگردان همراه نيستد، اما گروهي از پژوهشگران به اين نتجه رسيده اند كه نشانه ها و شاخص اصلي رفتارهاي اعتيادي در واقع شبيه اعتياد به مواد شيميايي يا ديگر انواع مواد مخدر است.
امروزه، پژوهشگران بر اين نكته تاكيد مي كنند كه براي اينكه رفتاري اعتيادي تشخيص داده شود بايد در روابط اجتماعي فرد يا ديگر زمينه هاي اجتماعي مشكلاتي براي وي ايجاد كرده باشد. برخي از پژوهشگران معتقدند كه رفتارهاي اعتيادي يا حالت منفعل دارند مثل تماشاي تلويزيون كه فرد هيچ كار ديگري انجام نمي دهد و فقط به تماشاي تلويزيون مي پردازد يا اينكه خالت فعال دارند مثل بازي هاي كامپيوتري كه فرد فقط تماشاگر نيست بلكه يك طرف بازي به حساب مي آيد و از خود واكنش نشان مي دهد. در هر دو مورد، يعني هم رفتارهاي منفعل و هم فعال ممكن است به تقويت گرايش هاي اعتيادي در فرد كمك كنند. از ديد روانشناسان و روانكاوان، رفتارهاي اعتيادي مجموعه اي از ناهنجاري ها را شامل مي شود كه در ميان آن ها مي توان به اين موارد اشاره كرد: تشويش، افسردگي، وسواس فكري، گوشه نشيني و انزوا، ناهنجاري هاي عاطفي، اختلال در روابط اجتماعي، مشكلات تحصيلي از جمله مردود شدن در امتحانات و رغبت نداشتن به انجام تكاليف درسي، مشكلات شغلي يا مساله پيدا كردن با ديگران، منزوي شدن و به فراموشي سپردن دوستان و اعضاي خانواده و و بی توجهی به مسئوليت هاي فردي و همچنين اضطراب و بي قراري هاي رواني يا رفتاري. در مواردي كه يك فرد انجام يك رفتار خاص را متوقف ميكند يا كاهش مي دهد از جمله مواردي كه دچار خستگي شديد مي شود، روش زندگي او تغيير مي كند، فعاليت هاي جسمي وي به شدت كاهش پيدا مي كند، دچار بي خوابي يا بد خوابي مي شود، بي قرار و بي طاقت مي شود، رفتار جنسي وي تغیير مي كند، خش مي شود، دچار اختلال در خورد و خوراك مي شود و گوشه نشيني اختيار مي كند، مي توان گفت كه اين فرد دچار رفتارهاي اعتيادي شده است.
آغاز تبدیل شدن یک کار ناهنجار به رفتاری اعتیادی، احساس لذت بردن شخص از انجام آن کار است. در ابتدا افراد تلاش می کنند تا تجربه های خود در زندگی را افزایش دهند اما همین تجربه ها بعد ها به راهی برای مقابله با تشویش و اضطراب تبدیل می شود. روند روی آوردن به یک کار و انجام آن به گونه ای است که دفعات انجام آن کار به تدریج افزایش یافته و حالت روزمره پیدا می کند و در نهایت به بخش مهمی از زندگی فرد برای آنجام آن کار صرف می شود. وقتی انسان به کاری اعتیاد پیدا کرد، آن وقت است که اغلب هوس می کند یا به قول معروف ویار می کند تا آن رفتار اعتیادی را تکرار کند. فرد مبتلا به رفتار اعتیادی تلاش می کند تا مشکلات و ناراحتی های مربوط به کار اعتیادی یا وسواس خود را از والدین و اطرافیانش مخفی کند و با مخفی کاری های خود اعتماد اعضای خانواده را از دست می دهد. فردی که به رفتار اعتیادی مبتلا شده است با انجام دادن این گونه کارها احساس آرامش و لذت می کند. به تدریج عوارض و پی آمدهای رفتارهای اعتیادی در فرد معتاد به این گونه رفتارها، ظاهر می شود اما او با وجود مشکلاتی که برایش ایجاد شده است به انجام این کارها ادامه می دهد.
این نشانه ها و عوارض رفتارهای اعتیادی، واقعی هستند چون همان نشانه هایی هستند که اعتیاد به مواد مخدر در زندگی انسان به جا می گذارد و در بسیاری از مواقع در زندگی انسان مسایل و مشکلات جدی ایجاد می کنند. رفتارهای اعتیادی نیز مثل اعتیاد به مواد مخدر در روابط فرد معتاد با دیگران مشکل ایجاد می کند و باعث می شود که فرد معتاد مسئولیت ها و وظایف خود در قبال افراد خانواده یا دوستان و بستگان خود را به علت رفتارهای اعتیادی خود نادیده بگیرد و از آن ها غافل شود. فردی که دچار رفتارهای اعتیادی شده است اعتماد اعضای خانواده خود را از دست می دهد و برای اینکه اطرافیانش متوجه مشکلات وی نشود، عذاب و درد سرهای خود را از دیگران پنهان می کند. همه این مسایل نشان می دهد اعتیاد به این گونه رفتارها درست مانند اعتیاد به مواد مخدر، فعالیت مغز انسان را از حالت عادی و طبیعی خارج می کند اما برای روشن تر شدن پی آمدهای مخرب رفتارهای اعتیادی، باید تحقیقات بیشتری صورت گیرد تا معلوم و مشخص شود که رفتارهای اعتیاد چگونه و تا چه میزان به مغز انسان آسیب می رساند.
خوشبختانه درمان هایی که برای بهبودی از اعتیاد به مواد مخدر پیدا شده اند در درمان رفتارهای اعتیادی نیز با موفقیت مورد استفاده قرار می گیرند. کسانی به که درمان رفتارهای اعتیادی مشغول هستند با گذشت زمان مهارت و اطلاعات بیشتری برای درمان این نوع از اعتیاد به دست می آورند و امروزه درمانگاه های خاص و تخصصی برای بهبودي از رفتارهای اعتیادی وجود دارد. علاوه براین، انواع برنامه های ۱۲ قدم برای بهبودی از این نوع بیماری و اعتیاد که در آن ها از انجمن هاي گمنام نیز استفاده می شود، وجود دارد. برنامه ها و راه هایی که برای بهبودی از رفتارهای اعتیادی ارایه شده اند در فراهم آوردن بهبودی بلند مدت افراد از بسياري از ناراحتی های روانی ، جسمی و معنوی كه علت اصلي بروز آن ها رفتارهاي اعتيادي است، موثر و موفقیت آمیز بوده اند.