همه ما در معرض خطر اعتیاد هستیم. این پدیده خطرناک به این معنی است که در هر زمان یا مکانی امکان دارد که فرزندان ما بهدور از چشم ما در معرض تعارف مصرف مواد قرار گیرند. در آن روز تعیینکننده، هیچکدام از ما والدین در کنارشان نیستیم. باید از تکتک والدین بپرسیم برای آن روز چه تدابیر پیشگیرانهای اندیشیدهاید؟ بسیاری از والدین نمیدانند که نوجوانی مرحله پرالتهاب زندگی است، مرحلهای میان کودکی و بزرگسالی که گاهی به برزخ تعبیر میشود.
یکی از باورهای فوقالعاده خطرناک این پدیده آن است که پيشاپيش خود و فرزندانمان را از انواع ناداني مصون بدانيم، درست مانند اینکه کسي خود را در برابر بيماري واگيرداري که هيچ روش واکسيناسيونی نيز براي آن وجود ندارد، ايمن بداند. علل خاصي که باعث بهوجود آمدن چنين عقايدي در شخص ميشود، عبارت است از دارا بودن درجه دانشگاهي خاص يا يک موقعيت اجتماعي ويژه یا عضو بودن در خانوادهای با سطح فرهنگی یا اقتصادی بالا. در چنین وضعیتی چنان توهم دانستن ما را فرامیگیرد که راهي براي ارزيابي عقیده خودمان باقي نمیماند. در کنار این باور غلط این نکته نیز دارای اهمیت است که برخی افراد تصور میکنند فقط فروشندگان مواد هستند که باعث اعتیاد میشوند. این را بهخاطر داشته باشیم که در دسترس بودن مواد مهم است، اما از آن مهمتر آموزش پیشگیری از اعتیاد است. اگر پیشگیری از اعتیاد بهخوبی در خانواده صورت گیرد، با وجود فروشندگان مواد نیز فرزند ما مصرفکننده نخواهد شد. در دنیای امروز ابزارهای اطلاعرسانی به سرعت عمل میکند. اگر میخواهید اطلاعات درست و بهموقعی به فرزندان شما برسد، پیش از تلاش آنها برای بهدست آوردن اطلاعات از منابع نامعتبر، باید با آنها صحبت کنید.
بسیاری از والدین از صحبت کردن در مورد مواد اعتیادآور با فرزندانشان پرهیز میکنند. آنها با مشخص نکردن نظرات خود نسبت به افرادی که الکل یا مواد اعتیادآور مصرف میکنند، هم میان خود و فرزندانشان فاصله ایجاد خواهند کرد و هم نشان میدهند که در خانواده هیچگونه قاعده روشن و صریحی در مورد مصرف سیگار، الکل یا دیگر مواد اعتیادآور وجود ندارد. باید بدانیم، عملکرد صحیح و ارايه اطلاعات از جانب والدین به تغيير عقايد كودكان درباره مواد كمك میکند. در کنار اثربخشی آموزش مستقیم والدین، عادتها و نگرش والدین نیز بر شکلگیری عقاید کودکان تاثیر مستقیم دارد.
والدینی که نسبت به مصرف الکل، سیگار یا دیگر مواد اعتیادآور نگرش مثبت یا نامشخصی دارند، نمیتوانند الگوی مناسبی برای فرزندان خود باشند. فرزندان به آنچه میبینند عمل میکنند، نه آنچه میشنوند. اکثریت افراد با این تصور که نصیحت و اندرزگویی میتواند به تغییر دیگران منجر شود، در ارتباط خود با دیگران روش پند دادن را پیشه میکنند؛ درحالیکه چنانچه رفتار روزمره فرد پنددهنده، گفتههایش را نقض کند، نهتنها از اعتبار وی کاسته میشود بلکه پند وی بیاثر و در بیشتر مواقع بهصورت وارونه عمل میکند. کارشناسان امروزه توصیه میکنند که والدین صریح و بیپرده با فرزندان خود از سن ١٢ سالگی در مورد اعتیاد و خطرات آن صحبت کنند. همچنین در این گفتوگو بر پرهیز از مصرف سیگار تاکید کنند. برخی از والدین که هرگز با فرزندان خود در مورد اعتیاد صحبت نکردهاند، روزی با تعجب به مرکز درمانی مراجعه کردهاند و از اینکه در خانواده خود سابقه اعتیاد نداشتهاند، اما فرزندشان معتاد شده است، تعجب کردهاند. در این آموزشها رعایت چند نکته اهمیت زیادی دارد. در بیان عوارض اعتیاد زیادهروی نکنیم؛ بهطور مثال بگوییم حشیش با یکبار مصرف انسان را میکشد.
شاید فرزندمان در بین دوستانش فرد مصرفکنندهای را بشناسد که هر روز حشیش مصرف میکند و نمرده است. اینجا نسبت به کل حرفهای ما بیاعتماد میشود. خودمان اطلاعات درستی داشته باشیم. معمولا در این زمینهها اطلاعات فرزندان از پدر و مادرها بیشتر و بهروزتر است. همچنین باید باورهای او را بشناسیم و به باورهای غلط ضربه بزنیم. بهطور مثال امروزه اکثر جوانان معتقدند حشیش اعتیادآور نیست و عوارضش در حد سیگار است، اما بايد این واقعیت را به فرزندمان بگوییم که حشيش سبب وابستگی جسمی و روانی و احساس ولع شديد برای مصرف میشود. از سوی دیگر گرايش بهسوی مواد خطرناکتر در میان مصرفکنندگان حشیش بیشتر است. همچنین اکثریت مصرفکنندگان هرويين، ترياک و کوکايين اعتياد خود را با حشيش آغاز کردهاند.
برقراری ارتباط همدلانه با فرزندان از سنین پیش از نوجوانی، زمینه ایجاد اطمینان خاطری را فراهم میکند که آنها را در برابر همه ترسهایشان محافظت میکند؛ ترسهایی که برخی نوجوانان با مصرف مواد با آن مواجه میشوند. برقراری ارتباط همدلانه با فرزندان، عامل محافظتکننده آنان در برابر مصرف مواد اعتیادآور است. والدینی که شنونده خوبی برای حرفهای فرزندانشان هستند، یکی از ویژگیهای مهم در برقراری ارتباط را دارا هستند. شنونده واقعی کسی است که با چشمانش به شما نگاه میکند، در برابر احساسات شما واکنش همراهی نشان میدهد، صحبت شما را قطع نمیکند و مهمتر اینکه قضاوت نمیکند.
یک شنونده فعال، همدلانه تنها گوش میدهد. در کنار آموزش، سایر زمینههای لازم نیز باید در خانواده مهیا شود؛ بهطورمثال پیوندهای خانوادگی فرزندان نقش مهمی در پیشگیری از اعتیاد دارد. گاهی این پیوندها فقط بین فرزندان و اعضای درجه اول مانند والدین نیست، بلکه بین فرزندان ما با اعضای درجه دوم خانواده مانند عمو، دایی، خاله یا عمه است. ما باید این ارتباطات را نیز به فال نیک بگیریم و آنها را تقویت کنیم. بهخاطر داشته باشیم هر پیوند خانوادگی یک طناب محکم برای حفظ فرزند ما از غلتیدن به دام آسیبهاست. هر چه این طنابها بیشتر باشد، فرزند ما بیشتر در امان خواهد بود. در کنار آموزش عوارض و خطرات مواد باید مهارتهای زندگی نیز توسط والدین به فرزندان آموزش داده شود. یکی از این مهارتها، مهارت نه گفتن است. ما باید به فرزندانمان نه گفتن را بیاموزیم. روزی که فرزند ما در معرض تعارف مصرف مواد قرار میگیرد باید بتواند در برابر فشار و اصرار دوستانش مقاومت کند. بعضی نوجوانان برای «نه» گفتن خجالت میکشند و همین مسأله آنها را در معرض خطر اعتیاد و سایر آسیبها قرار میدهد. والدینی که میخواهند فرزندان سالمی داشته باشند باید لیست دهگانه مهارتهای زندگی را بیابند و با فرزندان خود آنها را تمرین کنند.