«همه چیز با یک امضا شروع شد؛ امضایی که براساس آن تعهد میدادم پای هر اتفاقی که در دوران ترک برایم بیفتد بایستم و معترض نباشم. نگهبانان به زور ما را بردند به جایی که نه معنی کمپ میداد و نه نشانی از بهبود. ساختمانی با 150 متر مساحت که وقتی واردش میشدی معتادان از فرط تنگی جا از سروکول هم بالا میرفتند. فکرش را بکنید 60 نفر در یک ساختمان کوچک نگهداری میشدند. در گوشه یک حیاط 30 متری دو فضا برای سرویس بهداشتی تعبیه شده بود که با شیروانی و پرده،سروته آن را به هم آورده بودند. نه دری داشت و نه پیکری.
کنار آن آلونکی بود که به ظاهرحکم حمام را داشت اما از امکانات و بهداشت خبری نبود و گاهی همین مکان پاتوق افرادی میشد که مواد مخدر استفاده میکردند. آنهم نه به خواسته خودشان، بلکه به خواسته افرادی که جمع شده بودند تا معتادان را ترک دهند و حالا همین افراد برای آنکه فردی را که باید در مدت 21 روز پاک شود و آنجا را ترک کند بیشتر پایبندش کنند و به جای 21 روز ماهها میهمانش باشند دوباره با در اختیار گذاشتن مواد مخدر او را وارد چرخه خانمانسوز اعتیاد میکردند. وارد ساختمان که میشدی یک اتاق 12 متری مخصوص خواب داشت که در آن نه خبری از تخت بود و نه رختخواب.
50 نفر با انواع بیماریها و اعتیاد شدید در این اتاق در کنارهم گوش تا گوش، شب را به روز میرساندند.آشپزخانه که نه کاشی داشت و نه بهداشت، کنار اتاق سم زدایی واقع شده بود. فضایی که قبلاً برای نگهداری گوسفندان محل از آن استفاده میکردند و با سیمان دیوارهایش را بالا برده بودند. غذایی که اول و آخرش نخود بود ونخود و گاهی آش.مگر اینکه نذری به تورشان میخورد و بعد از مدتها مذاقمان با یک طعم جدید آشنا میشد و دلی از عزا در میآوردیم.زور داشت که ماهی 500 هزار تومان هزینه کنی و روزانه تنها یک تکه نان دستت را بگیرد.»
اینها بخشی از روایت «علی» معتاد بهبود یافتهای است که پس از 9 سال اعتیاد شدید،تجربه ناموفق گذران دوره ترک در یکی از کمپهای غیر مجاز را داشته است. علی میگوید: «وقتی از فرد بهبود یافته حمایت نمیشود،وقتی پول جای انسانیت را میگیرد برخی از افراد سود جو مراکزی را بهنام مرکز ترک اعتیاد راه میاندازند که تنها نامی را یدک میکشد. نه خبری از انسانیت است ونه درمان، اگر حرف بزنی با لوله آب و شلنگ به قصد کشت به جانت میافتند وآنقدر میخوری تا بیهوش شوی.آنقدر سخت کتک میزنند که تعدادی از دوستانم برای رهایی دست به خودکشی یا خود سوزی زدند و برخی هم خودشان را دار زدند.»
او که دل پری از اتفاقات تلخ آن خانه دارد میگوید: «تنها یک بار درهفته حق استفاده از حمام را داشتیم آنهم فقط 10 دقیقه، در غیر اینصورت به زور بیرونمان میآوردند.در حالیکه آب درمانی یکی از روشهای درمان است و لازم است انجام شود. مرکزی که باید حداقل در یک فضای 1000 متری احداث میشد در 150 متر خلاصه شده بود. از نگهبانی گرفته تا….. توسط افرادی مدیریت میشد که تنها 10 روز از پاکی آنها گذشته بود و بدون هیچ تجربهای قصد درمان تعدادی معتاد را داشتند.»
نه یک مرکز، نه دوتا و… بلکه تعداد زیادی از مراکز غیرمجاز هستند که بهزیستی را دور زده و افراد را فریب میدهند و به زور آنها را به کمپ میکشانند و بعد با خانوادهها تماس میگیرند تا هزینه درمان رابپردازند.اگر خانوادهای بپذیرد که هیچ اگرنه معتاد را رها میکنند.
فهرست مطالب
Toggleدر ساختمانی که وقتی از دور نگاهش میکنی بیشترشبیه یک ندامتگاه است حتی با وجود هماهنگی قبلی به سختی میتوان وارد شد. اگر هم بخواهی بدون هماهنگی وارد شوی آنقدر نگاهها سنگین است که از رفتنت پشیمان شده و برمی گردی. انگار در فضایی قرار داری که هرچه جلوتر میروی انواع اتفاقات میتواند تهدیدت کند. دیوارهای بلند، حیاط بزرگ با نیمکتهای آهنی، باغچه هایی که حکم پارک وتفریحگاه برای معتادان را دارد، ساختمان هایی قوطی کبریتی که انگار در دل هم ساخته شدهاند. گاهی پشت این دیوارهای بلند به جای درمان از روشهایی مثل کتک درمانی یا چوب درمانی استفاده میکنند که مورد تأیید قانون نیست.
به هر اتاق این ساختمان که نزدیک میشوی و سرک میکشی به نکات تازهای میرسی.یکی مخصوص خواب است و تختهای چند طبقه کنار هم چیده شده است. برروی هر تخت پتوی تا شدهای وجود دارد.اتاق بعدی مخصوص سم زدایی است که وقتی فردی جدید وارد کمپ میشود اول باید سری به این اتاق بزند و قرنطینه شود. او حق ندارد قبل از ورود به آنجا با دیگران معاشرت کند. اتاق دیگری هم برای آموزش معتادان و….. وجود دارد که در هرکدام کاری صورت میگیرد. در کنار این همه اتاق ساختمانی قرار دارد که کارگاه معتادان شده و در آنجا معتادان بهبود یافته علاقهمند به کار مشغولند. بعد از بازدید وارد حیاط که میشوی معتادان دورت را میگیرند. وقتی درمیان آن همه معتاد محاصره میشوی، گاهی ترس وجودت را میگیرد.
احتمال حمله از سوی یکی از معتادان معترض، یا حرفهای ناخوشایندی که آزارت دهد و هزار خیال دیگر رهایت نمیکند. یکی کنار باغچه نشسته و در خلوت خود سیگار میکشد. دیگری بر نیمکت آهنی تکیه داده و نگاهت میکند، یکی جرأت میکند نزدیکت بیاید و سر صحبت را باز کند و یکی هم ملاحظه هیچ چیزی را نمیکند و با غضب جلو میآید ومی گوید: چرا میخواهند به زور ما را ترک دهند. مگر میشود زورکی کسی را ترک داد؟
مرد با پرخاشی عجیب رو به من میگوید: تازه از حبس آمده ام. من که دوره حبسم را کشیدم چرا باید مدتی هم اینجا باشم. تکلیف خانواده ام چه میشود؟ چه کسی مسئول خانواده من است ؟اگر اتفاقی برای آنها بیفتد زندگی من از اینکه هست بدتر میشود.
کمی آن سوتر، فرد دیگری با گله وشکایت میگوید: من معتاد نیستم. تنها متادون مصرف میکنم مگر مصرف متادون جرم است ؟ اگر جرم است پس چرا براحتی در داروخانهها به فروش میرسد و براحتی در دسترس مردم قرار میگیرد. او هم با نگرانی از خانواده اش و از اینکه که بدون اطلاع و غافلگیرانه به آنجا آمده است یادآور میشود: خرج خانواده ام چگونه در مدتی که من اینجا هستم تأمین میشود؟
پرویزافشار، سخنگوی ستاد مبارزه با مواد مخدردرباره وضعیت کمپها به «ایران» میگوید: وظیفه دبیر خانه ستاد مبارزه با موادمخدر هماهنگی، سیاستگذاری و نظارت برعملکرد کمپهای ترک اعتیاد است البته در سطح کلان نه خرد.
او میافزاید:همه برنامههای مربوط به درمان در دبیرخانه ستاد بررسی وتصویب میشود ومصوبات آن مثل مصوبات هیأت وزیران است.در واقع ستاد مبارزه با مواد مخدر یک تشکیلات فرا دولتی است.
به گفته افشار، به هرحال درمان معتادان ضرورت دارد. بنابراین باید معتادان به مراکز درمانی دسترسی داشته باشند تا بتوانند از خدمات آنها استفاده کنند.
او درباره اینکه چه تعداد معتاد در حال حاضر در کشور وجود دارد خاطر نشان میکند: براساس آخرین طرح شناسایی معتادان در سال 89، تعداد یک میلیون و 352 هزار معتاد در کشور وجود دارد.طرح جدید سوء مصرف مواد هم در دست انجام است که تا پایان اردیبهشت ماه نهایی و اعلام میشود.
او با اشاره به اهمیت موضوع اعتیاد ودرمان افراد بیان میکند: برای تحت پوشش قرار دادن این تعداد معتاد باید سیاستهایی را در دستور کار داشته باشیم. نخست اینکه مراکز درمانی باید انواع خدمات درمانی را به آنها ارائه دهد، دوم اینکه این مراکزبه راحتی دردسترس باشند، قیمت وهزینه آنها مناسب باشد و در نهایت بتوان گروههای بیبضاعت و کم بضاعت را نیز تحت پوشش قرار دهد.
به گفته سخنگوی ستاد مبارزه با مواد مخدر، در حال حاضر 7 هزار مرکز درمانی سر پایی در کشور وجود دارد که بتازگی در صورتی به آنها مجوز داده میشود که پزشک عمومی، روانکاو و کادر متخصص داشته باشد.
او درباره مراکز اقامتی میگوید: این مراکز همان کمپهای ترک اعتیاد یا «مراکز اقامتی پرهیزمدار» یا بدون دارو هستند که در حال حاضر یک هزار و 230 مرکز دارای مجوز از سازمان بهزیستی در سراسر کشور وجود دارد.
او میافزاید: نماینده سازمان بهزیستی، نماینده ستاد مبارزه با مواد مخدر در استان، نماینده وزارت بهداشت و دادستانی و نیروی انتظامی بصورت ادواری از این مراکز بازدید وبرنحوه فعالیت آنها نظارت میکنند.
افشار درخصوص نحوه ارائه مجوز به این مراکز تصریح میکند: در سنوات گذشته پروانه مجوز بهره برداری از این مراکز از سوی سازمان بهزیستی صادر میشد و ضرورت دادن مجوز جدیدی احساس نمیشد ولی تعدادی افراد سود جو در باغها، ساختمانها و….یک سری مراکز غیر مجاز ایجاد کردند که از این طریق سعی میکنند افراد را به اجبار یا ترغیب و حتی با شکایت خانوادهها در این مراکز غیر علمی و غیر استاندارد درمان کنند.
او با تأیید فعالیت برخی از مراکزی که دست به ضرب و شتم افراد معتاد میزنند میگوید: متأسفانه در برخی از مراکز غیر مجازبرای درمان معتادان از روشهای کتک درمانی و چوب درمانی استفاده میکنند که کاملاً این روشها طرد شده است.چون این گونه مراکز مخفی هستند و قابل شناسایی نیستند از این رو از این مراکز سرشماری صورت نگرفته است و تنها این مراکز،از طریق اطلاعرسانی مردم قابل شناسایی هستند.
افشار درباره تعداد مراکزغیر مجازی که شناسایی شدهاند یادآور میشود: در گذشته 700 تا 800 مرکز غیر مجاز در کشور وجود داشت که در سال 92 به 200 مرکز فرصت 6 ماهه داده شد تا استانداردها را رعایت کنند.اما به طور کلی از سال 93 پروانه جدیدی برای درمان غیر دارویی صادر نشده است.
او در پاسخ به اینکه روند کنونی نظارت بر کمپها چقدر دقیق است؟ میافزاید: در این باره دو بحث جدی وجود دارد نخست اینکه، روند کنونی یک روند ناقص و بیماری است که سعی شده در آیین نامه ماده 15 یک بازنگری جدی در این حوزه انجام شود.به این سمت خواهیم رفت که مجوز بهره برداری از کمپ صرفاً به فرد بهبود یافته داده نشود بلکه به یک گروه متخصص شامل پزشک، روانشناس و… همراه با فرد بهبود یافتهای داده شود که بیش از دو سال سابقه پاکی داشته باشد.در واقع میخواهیم فرآیند کاری را تغییر دهیم.
سخنگوی ستاد مبارزه با مواد مخدر درخصوص اینکه اگر فردی را به اجبار به مراکز ترک اعتیاد ببرند نوعی آدم ربایی تلقی میشود وعلاوه بر پلمب مرکز جرایم سنگینی نیز در نظر گرفته میشود میگوید: در این صورت فرد میتواند شکایت کند مگر اینکه برای انتقال او حکم قضایی وجود داشته باشد.
به گفته او، درمراکزماده 15، افراد میتوانند بصورت اختیاری مراجعه کنند اما در مراکز ماده 16 برخی از افراد به حکم قضایی و بوسیله پلیس دستگیر شده و به آنجا منتقل میشوند.البته براساس تبصره«ب» ذیل ماده 16، در مراکزی که ماده 16 وجود ندارد
در صورت تشخیص قاضی فرد میتواند به مراکز دیگری منتقل شود.
افشار به دلایل ایجاد مراکز غیر مجاز اشاره میکند و یادآورمی شود: چند دلیل برای این روند وجود دارد.یکی از این دلایل صادر نشدن پروانه است که مدتی است متوقف شده، یا صدور مجوز برای افراد بهبود یافته که حالا برخی از افراد بهبود یافته تصور میکنند چون موفق به اخذ پروانه نشدهاند حق آنها تضییع شده است و باید مرکز دایر کنند و در آخرشفاف نبودن مکانیزم نظارت بر این مراکز.
او میافزاید: در مراکزی که افراد بوسیله دارو درمان میشوند چون سم زدایی آنها از طریق دارو انجام میشود از این رو با دانشگاهها ومراکز دیگر در ارتباط هستند که میتوان از این طریق بر نحوه فعالیت آنها نظارت داشت اما در کمپها این گونه ارتباطات وجود ندارد و باید این مراکز را همانند مراکز درمانی سر پایی به دانشگاهها وصل کرد تا مکانیزم نظارت ایجاد و عملکرد آنها نیز شفاف شود.
سعید نوروزی معاون پیشگیری بهزیستی استان تهران نیزدرباره مراکز بهبودی میان مدت به ایران اینگونه میگوید: این مراکز به مراکزی اطلاق میشود که باهدف بهبود و باز توانی افراد با اختلال مصرف مواد تأسیس و فعالیت میکنند. مراجعین به این مراکز به صورت داوطلبانه در این مراکز اقامت مییابند. رویکرد اصلی این مراکز پرهیز مدارانه است و با مشارکت گروههای همتا (معتادین بهبود یافته) اداره میشود.
او میافزاید: در سال جدید پروتکل جدید درمانی از طرف بهزیستی کشور در اختیارمراکز بهبودی اقامتی میان مدت قرار گرفته که در این پروتکل نحوه ارتقا برای مراکز فوق در نظر گرفته شده وقرار است کلیه مراکز خود را براساس پروتکل جدید منطبق کنند.
به گفته او،ساختار نیروی انسانی این مراکز متشکل از مدیر داخلی،مسئول فنی (پزشک)، کارشناس مددکاری یا روانشناسی، مددیار ومددیار خانواده است.البته معمولاً مراکز اقامتی شورایی اداره میشوند. یعنی تصمیمات جهت پروسه درمان توسط مدیر داخلی،مسئول فنی،کارشناس و مددیار اجرایی میشود.
نوروزی به ساختار فیزیکی این مراکز اشاره میکند و میافزاید: در پروتکل برای هربیمار 8 متر مربع فضای بسته (با امکانات تخت وکمد و…) و5 متر مربع فضای باز(امکانات ورزشی وفضای سبز و…) در نظر گرفته شده است که براساس فضای مرکز برای هر مرکز ظرفیت تعیین میشود.
او با بیان اینکه در حال حاضر مجوزها توسط بهزیستی صادر میشود ومتولی اصلی نظارت برمرکز مجوزدار نیز بهزیستی است یادآور میشود: کارشناسان بهزیستی نیز به طورمعمول حداقل ماهانه یکبار از مراکز اقامتی بازدید میکنند ودر صورت مشاهده هرتخلفی از مراکز، اول به مراکز تذکر میدهند ودر صورت برطرف نشدن موارد تخلف موارد در کمیسیون ماده 26 بهزیستی استان بررسی و اخطار اول به مرکز داده میشود و اگر باز هم موارد برطرف نشود اخطار دوم نیز توسط کمیسیون ماده 26 استان به مرکز داده میشود و موارد به کمیسیون عالی ارجاع و در خصوص مرکز متخلف تصمیمگیری میشود.
گاهی اوقات هم موارد به تعطیلی موقت و در بعضی از موارد حتی به ابطال پروانه نیز میانجامد. البته بخشی از تخلفات مربوط به مراکز بهبودی اقامتی توسط مراکز غیر مجاز صورت میپذیرد. در صورتی که هر گونه شکواییه و یا گزارشی از فعالیت مراکز غیر مجاز با آدرس دقیق به بهزیستی شهرستانها صورت گیرد. بلافاصله نامه پلمب مرکزغیرمجاز توسط بهزیستی شهرستان صادر و به اداره اماکن شهرستان ارسال میگردد و بقیه موارد به عهده اداره اماکن است.
معاون پیشگیری با اشاره به اینکه مدت زمان درمان در مراکز بهبودی اقامتی میان مدت بین یک تا سه ماه است خاطر نشان میکند:در طول سال دورههای آموزشی به صورت هرسه ماه یک بار برای مدیران داخلی ومددیاران اعتیاد و خانواده گذاشته شده
که نحوه پذیرش و برخورد اصولی جهت پروسه درمان وهمچنین روشهای نوین و اصولی درمان در این دورهها به صورت مرحلهای آموزش داده میشود. به گفته نوروزی، در حال حاضر در سطح استان تهران 198 مرکز بهبودی اقامتی میان مدت مجوزدار فعالیت میکنند که از این تعداد 5 مرکز مخصوص بانوان است. او برای جلوگیری از هرگونه سوءاستفاده و تخلف از سوی مراکز از مردم میخواهد تا با مراجعه به سایت بهزیستی استان تهران (مراکز بهبودی اقامتی میان مدت) اسامی مراکز مجوزدار بهزیستی با آدرس و شماره تلفن را رویت کنند.