كودكان بيش از همه از والدين خود تاثير ميپذيرند. آگاه سازي والدين يكي از مهم ترين بخشهاي موثر در هر برنامة پيشگيري از اعتياد ميباشد. برخلاف نوجوانان كه معمولاً شيوع مصرف را بيش از حد واقعي آن فرض ميكنند، مطالعات مختلف نشان دادهاند كه همواره والدين ميزان شيوع سوء مصرف مواد را كمتر از ميزان و اقعي آن تخمين ميزنند و درنتيجه خطر آن را نيز احساس نميكنند و اغلب باور ندارند كه اين مشكل براي فرزندان آنها نيز ممكن است پيش بيايد. درابتدا والدين بايد از خطر اعتياد آگاه شده و در مورد پيشگيري از آن احساس مسئوليت نمايند.
اين آگاه سازي ميبايست به طور مكرر از راههاي مختلف مانند خواندن كتاب، جزوه،روزنامه،شركت در جلسات مشاوره،سمينار، پيوستن به تشكيلات والدين انجام شود. آگاه سازي والدين شامل ابعاد مختلف ميباشد كه به آنها اشاره ميشود:
الف ـ آموزش اطلاعات لازم در مورد مواد
ب ـ افزايش مهارت لازم براي ساختن پيوندهاي قوي خانوادگي
برقراري ارتباط صميمانه با كودكان
بالابردن اعتماد به نفس
ايجاد سيستم ارزشي قوي
پ ـ وضع مقررات واضح درخانواده
ت ـ آموزش الگوي خوب بودن
ث ـ تشويق فعاليتهاي سالم و خلاق
ج ـ ترغيب والدين به تقويت پيوندهاي بين خود
الف- آموزش اطلاعات لازم در مورد مواد:
والدين بايد از نوع مواد شايع در منطقه محل زندگي، شكل و اسامي رايج آنها و نيز نحوه مصرف و علايم مصرف آنها مطلع باشند. بايد درباره مواد اعتيادآور با فرزندان خود زماني را به صحبت كردن اختصاص دهند و به آنها اطمينان دهند كه اگر در رابطه با اين موضوع مشكلي داشته باشند، به آنها كمك خواهند كرد. البته بيان اين نكته ضروري است كه نبايد تنها در مورد جنبههاي منفي مواد صحبت كنند، زيرا ممكن است فرزندان جنبههاي به ظاهر مثبت مواد را شنيده يا تجربه كرده باشند كه در اين صورت صحبتهاي والدين خود را باور نخواهند كرد.
ب- افزايش مهارت لازم براي ايجاد پيوندهاي خانوادگي قوي:
جواناني كه با خانواده، پيوندهاي قوي و مثبت دارند، كمتر به گروهها و دوستيهايي ميپيوندند كه صرفاً حول محور مصرف مواد شكل ميگيرند. در اين باره، باهر (Bahr) و همكارانش در سال 1995 تحقيقي را انجام دادند كه مشخص شد احتمال روي آوردن به مصرف مواد در افرادي كه با گروههاي اجتماعي (مثل خانواده كه داراي فرهنگ ضد مصرف مواد هستند)، پيوندهاي قوي دارند، كمتر است. نتايج تحقيق آنان نشان داد كه پيوندهاي خانوادگي، سازوكار كنترل اجتماعي مهمي است كه ميتواند خطر استفاده از الكل و ساير مواد را كاهش دهد.
درباره همين موضوع، ريد (Reid) نيز در سال 1989 تحقيقي انجام داده و به اين نتيجه رسيده بود: نوجواناني كه به مصرف مواد نميپردازند و دوست ندارند ارتباطشان با والدين و دوستانشان كه مواد مصرف نميكنند، به خطر بيفتد، كمتر به مصرف مواد روي ميآورند.
پس محيط خانوادگي سالم و بدون تنش، عامل مهمي در پيشگيري از ابتلاي فرزندان به اعتياد است.
در آموزش مهارت والدين، تأكيد بر سه نكته از اهميت بيشتري برخوردار است:
برقراري ارتباط صميمانه با كودكان: طي اين برنامه روشهاي صحيح گوش دادن و نحوه ايجاد ارتباط صحيح و رفتارهايي كه مانع برقراري ارتباط خوب فرزندان با والدينشان ميگردد،آموزش داده ميشود.
بالا بردن عزت و اعتماد به نفس: افرادي كه مبتلا به سوء مصرف مواد ميشوند، اغلب از عزت و اعتماد به نفس پاييني برخوردار ميباشند. تشويق به عنوان بهترين روش تربيتي، اجتناب از تحقير و دادن مسئوليّتهاي مناسب بر اساس سن و توانايي، باعث بالا بردن مهارتها و تواناييهاي كودك و نوجوان ميشود و والدين ميتوانند از اين راه به اهداف خود برسند.
ايجاد نظام ارزشي قوي: داشتن نظام ارزشي قوي باعث ميشود، فرد بر اساس نگرش و احساس خود تصميم بگيرد. كودكان تا سن نه سالگي بايد باورهايي در مورد صحيح يا غلط بودن رفتارها داشته باشند و بتوانند بر اساس باورهاي خود تصميم بگيرند. طي اين برنامه، به والدين آموزش داده ميشود كه چگونه به راحتي و آزادانه در مورد ارزشهاي مختلفي مانند اتكا به خود و احساس مسئوليت فردي با فرزندان خود بحث و گفت و گو كنند و چگونه از جذب شدن اين ارزشها توسط فرزندانشان اطمينان حاصل كنند.
پ- وضع مقررات روشن درخانواده:
كودكان به وجود اصول و مقررات خاص در خانواده نياز دارند. فرزندان در محدوديت ها بهتر عمل ميكنند. به طور كلي هنگامي كه هنجارهاي خانواده و انتظارهايي كه از افراد ميرود كاملاً روشن باشد، به ندرت ممكن است كه اين افراد اين هنجارها و انتظارها را مورد حمله قرار دهند؛ به خصوص اگر نسبت به خانواده احساس تعلق داشته باشند. طي اين برنامه به والدين در مورد نحوة كنترل كودكان و نوجوانان آموزش داده ميشود. در تحقيقي كه «باهر» در سال 1993 انجام داد، اين نتيجه به دست آمد: «زماني كه مراقبت و كنترل والدين نسبت به فرزندانشان زياد است، احتمال كمتري وجود دارد كه آنها دوستاني را انتخاب كنند كه مواد مصرف ميكنند». همچنين جانسون (Johnson) در منياپليس (Minneapolis) تحقيقي انجام داد كه روشن كرد زماني كه كودكان در سن مدرسه هستند و اجازه دارند كه در خانه به نوشيدن بپردازند، نه تنها احتمال بيشتري وجود دارد كه در بيرون از خانه مواد مصرف كنند، بلكه احتمال بيشتري هم دارد كه مسئله مصرف مواد در آنها نسبت به ساير كودكان زودتر بروز كند.
ت- آموزش الگوي خوب بودن:
والدين هميشه مهمترين الگوهاي زندگي فرزندان خود هستند. در مطالعهاي كه توسط مجلة نيوزويك (Newsweek) در سال 1993 در مورد نوجوانان 11 تا 17 سال صورت گرفت و از آنان پرسيده شد، چه كسي بيشترين نفوذ را بر شما دارد؟ پاسخها به ترتيب به شرح زير بود: والدين (86 درصد)، پدر بزرگ و مادر بزرگ (56 درصد)، مكانهاي مذهبي (55 درصد)، معلمان (50 درصد)، گروه همسالان (9/52 درصد)، ورزشكاران قهرمان (5/31 درصد)، شخصيتهاي مذهبي (6/13 درصد)، شخصيتهاي داستاني (3/11 درصد) و اشخاص سياسي و تاريخي (7/8 درصد). (1977, USA, Today)
بنابراين فرزندان، بسياري از الگوهاي رفتاري، خصوصيات اخلاقي، انگيزهها و ارزشهاي والدين خود را ازطريق فرايندهاي تقليد و همانندسازي كسب ميكنند.
در تحقيق ديگري كه در مورد نوجوانان 9 تا 13 ساله صورت گرفت اين نتيجه به دست آمد كه حدود 60 درصد از نوجوانان در اين سن قهرمانان را الگوي خود قرار دادند.
ث- تشويق فعاليتهاي سالم و خلاق:
اين برنامه دو بخش دارد: اول تشويق وحمايت والدين از شركت كودك در فعاليّتهاي مدرسه، ورزش، موسيقي و سرگرميهاي سالم، و دوم تشويق والدين به صرف وقت براي فرزندان خود. درتحقيقي كه بنسون (Benson) در سال 1993 انجام داد، مشخص كرد كه صرف وقت والدين با فرزندان به پيوندهاي قوي خانواده كمك ميكند.
ج- ترغيب والدين به تقويت پيوندهاي بين خود:
ارتباط مناسب والدين با يكديگر ميتواند موجب تقويت محيطي عاري از مواد باشد. در اين شكل رابطه، والدين به طور منظّم با هم در تماس اند و از مسائل كوچك محيطي و فعاليتهاي فرزندانشان در ارتباط با مواد آگاه ميشوند. والدين ميتوانند نظامهاي حمايتي دولتي و غير دولتي را در منطقه خود فعّال كنند. ازجمله تشكيلاتي كه ميتواند اين هدف، را دنبال كند، انجمن اولياء و مربيان است.
نشانههاي هشدار دهنده
تغيير ساعت خواب و بيداري، ديرتر ميخوابد، ديرتر بيدار ميشود، در وسط روز خميازه ميكشد و چرت ميزند
گوشهگيري، فراموشي، كم توجهي، حواس پرتي و پنهان كاري و گاهي فكر ميكنند چيزهايي ميبينند و ميشنوند كه بقيه نميبينند و نميشنوند
ترك دوستان قديم و معاشرت با دوستان جديد و مشكوك و صحبت نكردن در مورد دوستان جديد
تغييرات ناگهاني در خلق و خو، از افسردگي و عصبانيت و ناراحتي به سرخوشي و خوشحالي
لاغر شدن و تيره شدن رنگ لب و كدر شدن پوست صورت
بي اعتنايي به سر و وضع و نظافت شخصي
پر حرفي، گفتن مطالب بي ربط و زشت واينكه زودرنج ميشود
بي حوصلگي و فرار از كار و ورزش و بي علاقگي به شركت در تفريحات جمعي
خارش بدن و صورت مخصوصاً بيني و گاهي آبريزش بيني
قرمزي چشم و استفاده از قطره چشمي، از تماس مستقيم چشمي پرهيز ميكند
كم شدن ناگهاني نمرات كلاسي، انجام ندادن تكاليف، افزايش غيبت و تأخير در كلاس
كم شدن اميد و علاقه به همه چيز و احساس ناتواني و كم شدن اعتماد به نفس
رفتارهاي نادرست مثل دروغگويي، تقلب و فروش بي اجازه وسايل منزل
به علت يبوست ناشي از مصرف مواد يا به خاطر مصرف كردن مدت زيادي در توالت يا حمام ميمانند
پول توجيبي شان كم ميآيد يا از دوستان خود قرض ميگيرند
در صورت توصيه پزشك براي آزمايش اعتياد به طور كلي از آزمايش طفره ميروند و ميترسند
گاهي در وسايلشان قرصهايي مثل ديفنوكسيلات، قرصهاي كدئين دار و ديازپام و … ديده ميشود
ممكن است در لباسهايشان نشانه سوختگي ديده شود
در وسايل شخصيشان زرورق سيگار، لوله خودكار تيره، سنجاق سياه، شيشه مربا با در سوراخ شده ديده ميشود
بيشتر از گذشته از عطر و ادوكلن استفاده ميكنند
برگهاي سبز، دانههاي گياه و توتون خارج شده از سيگار درجا سيگاري يا در جيب لباسها ديده ميشود
والدين بدانند: مراقبت از فرزندان و كنجكاوي و هشياري درباره نشانههاي مصرف به معني گشتن و جستجوي مداوم لوازم شخصي فرزندان نيست. توجه از سر محبت و به قصد كمك كردن خوب است اما شك بيش از اندازه بجاي دور كردن نوجوان از مواد مخدر. بيشتر او را به اين كار ميكشاند. همراه شدن چند علامت كه تكرار ميشود زنگ خطر است. با ديدن اين نشانهها ترسيدن، نگراني و خشونت و تهديد به تنبيه اوضاع را بدتر ميكند در اين مورد بهتر است والدين با كارشناسان و مشاوران پيشگيري و درمان اعتياد مشورت نمايند.